در واکنش به شکستهای پی در پی اخیر رهبری مجاهدین، بویژه بیرون راندن خفتبار
مجاهدین از کمپ اشرف و کشتار شقاوتبار بیش از 50 تن از باقیماندگان آنها در این
کمپ به دست حاکمان جنایتکار حاکم بر ایران و نیز حملات متعدد موشکی به کمپ لیبرتی
محل سکونت فعلی مجاهدین در عراق، و به شهادت رسیدن و مجروح شدن شماری از ساکنان
کمپ، البته با زمینه سازی تعلل در انتقال آنها از عراق، مسئولین و سیاست گذاران
مجاهدین فیل تازه ای به هوا فرستاده اند. در این رابطه یکی از سایتهای وابسته به مجاهدین
خبر داد که مریم رجوی به عنوان "پرافتخارترين" زن سال ۲۰۱۳، توسط انجمنی
غيردولتی به نام "جی.بی.ای" یا انجمن خدا باوران انتخاب شده است. سایت
مجاهدین که عکسی از روزگار جوانی مریم رجوی نیز همراه این خبر به چاپ رسانده، با
خوشحالی بچه گانه ای اضافه کرده است که کانديداهای ديگر، یعنی
رقبای مریم رجوی برای این انتخاب، ميشل اوباما، بانوی اول آمريکا و سونيا گاندی
رهبر حزب کنگره هندوستان بودند.
در وهله اول این پرسش به ذهن خواننده ای که با خواندن این خبر متحیر شده، خطور
میکند که این به اصطلاح انتخاب از نظر سیاسی چه ارزشی میتواند داشته باشد و مهمتر
این که چه نیازی رهبری مجاهدین را وادار ساخته تا به چنین تبلیغات پیش پا افتاده،
عجیب و غریب و خنده دار متوسل شود؟
گفته شده انجمنی که مریم رجوی را به عنوان زن سال انتخاب کرده، انجمنی غیر
دولتی است و رئیس آن فردی است به نام راج بلدو. در سایت بالاترین در کامنتهای ذیل
این خبر آمده که فرد نامبرده طالع بین و پیشگوی معروفی مانند نوستراداموس است و
متد متفاوتی در پیشگویی دارد و از طریق آب، دست، انگشت و انگشت پا پیشگویی میکند!
سایت مجاهدین در شرح خبر، تاکید کرده که یکی از رقبای مریم رجوی، میشل اوباما
بوده است. این مقایسه بچگانه البته چیزی به اهمیت خبر اضافه نمیکند؛ چون خانم میشل
اوباما، دارای هیچ مسئولیت عملی در دستگاه دولتی آمریکا نیست و اگر احتمالا
مسئولیتی هم داشته باشد، تماما فرمالیستی و نمایشی است؛ لذا خانم میشل اوباما
عمدتا خانمی خانه دار است هر چند خانه اش کاخ سفید باشد، اما مریم رجوی مثلا
مسئولیتهای مشخص سیاسی تشکیلاتی و بعضا نظامی، هم در سازمان مجاهدین و هم در به
اصطلاح شورای مجاهدین دارد و عنوان رئیس جمهور را نیز سالهاست که یدک میکشد. به
همین خاطر سایت مجاهدین بهتر بود مریم رجوی را به نحوی با شوهر خانم میشل، یعنی با
آقای اوباما مقایسته میکرد.
در
تشريح علت انتخاب مريم رجوی به عنوان زن سال 2013 ، از جمله آمده است که او زنی بزرگ و شجاع در سياستهای کشورش میباشد. مريم
رجوی ثابت کرده است يک شخصيت ممتاز است. او می تواند به خوبی و به درستی با مادر
ترزا در زمينه خدمات اجتماعی قياس شود. بيش
از يک دهه است که وی مشغول مبارزه برای آزادی واقعی ايرانيان از ديکتاتوری آخوندها
بوده است. مريم رجوی حقوق تمامی ايرانيانی را که در کشورهای مختلف به عنوان
پناهندگان رسمی سازمان ملل هستند حفاظت کرده است. او برای پايان دادن به رنج
هموطنان بيگناهش، يا لااقل کاهش عذاب آنها، توجه اغلب رهبران جهان، از جمله سازمان
ملل و آمريکا را به اعمال بسيار وحشيانه و غيرانسانی رژيم ملايان جلب نموده است. مريم
رجوی زندگی خود را وقف انسانيت در کليت آن و ايرانيان به طور خاص نموده است.
به
مواردی که در ترسیم چهره مریم رجوی گفته شده نمیپردازیم، اما این حرفها چقدر میتواند
واقعی باشد؟ آیا مریم رجوی زنی شجاع است؟ آیا میتوان او را حداقل در زمینه
فعالیتهای انسان دوستانه با مادر ترزا مقایسه کرد؟ آیا از حقوق تمامی پناهندگان در
کشورهای مختلف حفاظت کرده است؟
در
بی اهمیت بودن خبر انتخاب مریم رجوی به عنوان زن سال همین بس که بحز سایتهای
مجاهدین تقریبا هیچ منبعی این خبر را اعلام نکرده است؛ علاوه بر این معلوم نیست که
چرا یک قلم بیش از 20 سال از سایقه مبارزاتی مریم رجوی را در این شرح به اصطلاح
شایستگیها از قلم انداخته اند!
مجاهدین همواره به گونه ای وانمود میکنند که ظاهرا نباید به چنین تبلیغات بی
اهمیتی نیاز داشته باشند. آنها هر چه که بخواهید دارند، بعضا بیش از یکی و حتی چند
تا! هم سازمان دارند و هم شورا، شورای رهبری و شورای ملی! در این شوراها تا دلتان
بخواهد کمیسیون و زیر کمیسیون، دبیر اول و دبیر دوم وجود دارد، دولت در سایه هم
دارند و خود را تنها آلترناتیو ممکن و موجود و عینی و مقدر و مقبول عالم میدانند،
مسعود رجوی مسئول شورا (نخست وزیر) است، در سازمان مجاهدین رهبری عقیدتی، رهبری
خاص الخاص و جان جانان است که راه رفتنش صدای پای امام زمان را تداعی میکند، مریم
رجوی نیز در شورا رئیس جمهور است و در سازمان، خواهر مریم و مهر تابان آزادی، ستاد
سیاسی، ستاد تبلیغات، اطلاعات، ضد اطلاعات، ضد تروریست، ارتش آزادیبخش، نیروی
هوایی، نیروی دریایی و غواصی! رادیو، تلویزیون، انواع نشریات، سایتهای اینترنتی،
کتابخانه! گردهمایی سالانه، موسسان (تا حالا چهار بار تاسیس شده) برپا، برجا،
حاضر، غایب، آماده، بیا بیا، کس نخارد، مسئول اول، جانشین رهبری، جانشین فرمانده
کل، جانشین مسول اول، فرمانده قرارگاه، نشستهای
جوراجور از حوض، غسل، دیگ، رقص، طلاق، اعتراف و عملیات جاری عمدتا در مورد مسائل
جنسی و نیز بنگال و زندان و زندانبان و و و و بالاخره یک جبهه همبستگی که پس از 12
سال همچنان نو نو و دست نخورده روی کاغذ و
داخل کشوی مسدول شورا بایگانی شده و خاک میخورد و حتی یک نفرهم حاضر نشده طی این
سالیان اسم خود را در آن ثبت کند!
حال با این همه دارایی و توانایی فراتر از شمارش و محاسبه، این پرسش ساده مطرح
میشود که رهبری مجاهدین چرا باز هم به تبلیغاتی پوشالی مانند انتخاب "زن سال"
برای خود تن میدهد و خود را مضحکه دیگران میسازد. یک سازمان با این ادعاهای شداد و
غلاظ چه نیازی دارد که با تحمل هزینه سنگین یک سازمان غیر دولتی گمنام و کم اهمیت
را وادار کند تا رئیس جمهورش را به عنوان به اصطلاح زن سال انتخاب و معرفی کند؟
این انتخاب از نظر سیاسی به چه دردی میخورد و چه تاثیری بر واقعیات بغرنج و پیچیده
سیاسی در میهن ما و یا حتی در خود سازمان و نهادهای وابسته به آن خواهد داشت؟ وقتی
صفی طولانی از آمریکاییهای قبلا شاغل و فعلا بازنشسته و بیکار آمریکایی با پولهای
گزافی که از رهبری مجاهدین دریافت میکنند قادر نیستند کمترین دردی از درهای
مجاهدین را درمان کنند، اقدام تبلیغی یک انجمن طالع بینی و غیبگویی برای مجاهدین از
نظر سیاسی چه ارزشی دارد؟
گرفتاری مجاهدین به همین جا ختم نمیشود، اعلام نخ نما شده ماه و سال سرنگونی و
یا دادن برپا به موسسان چهارم ارتش آزادیبخش در تهران توسط شخص مسعود رجوی نیز روی
دیگر همین سکه است و بیش از پیش این پرسش که مجاهدین چه نیازی به چنین رفتارهایی
دارند را برجسته تر میکند.
واقعیت این است که رهبری مجاهدین در مخمصه آزار دهنده ای از انزوا و
ایزولاسیون اجتماعی و سیاسی قرار گرفته و تمام این تشبثات نیز تلاشی است بیهوده تا
شاید اندکی از میزان فزاینده و هلاکت بار این انزوا بکاهد و یا بتواند آن را
مدیریت کند. متاسفانه شیوهایی که رهبری مجاهدین برگزیده راه به جایی نمیبرد و به
اصطلاح جواب نمیدهد. در میان خود مجاهدین نیز با قاطعیت میتوان گفت که حتی یک نفر
پیدا نمیشود که به تاثیر چنین رفتارها و چنین سیاستهای عوامفریبانه ای اعتقادی
داشته باشد. باور کنید که عموم افراد مجاهدین این خبرهای تبلیغاتی را در درون
تشکیلات دست مایه مضحکه و شوخی و خنده میکنند و دور از چشم بالاییها این موضوعات
را وسیعا به سخره میگرند. مریم رجوی نیز خودش بهتر از هر کسی میداند که نه تنها
کوجکترین اقدامی برای حفاظت از حقوق بشر، آزادیهای دموکراتیک، دفاع از حقوق
سازمانی اعضاء و حفظ حقوق زنان انجام نداده، بلکه خود عامل موثری بوده در تحت فشار
قراردادن و سوء استفاده از افراد سازمان بویژه زنان بیگناهی که بناگزیر در سیاه
چاله لیبرتی در عراق گیر افتاده و فعلا راه نجاتی ندارند. بنابراین، انجمن بی
اهمیت خدا باوران که سهل است حتی اگر بالاترین مجامع بین المللی هم مریم رجوی را
به عنوان زن سال برگزیده بود، باز هم همه کسانی که در درون و بیرون سازمان و شورا با
وی کار میکنند، بخوبی میدانند که انتخاب مریم رجوی به عنوان زن سال اقدامی تبلیغاتی
و پوشال است و هیچ تاثیر و ارزشی در هیچ زمینه ای جز سرگرم کردن افراد مجاهدین
ندار و نخواهد داشت.
تحریریه صدا