۱۳۹۰ فروردین ۱۳, شنبه

محسن کدیور. خارج کردن مجاهدین خلق از لیست سازمانهای تروریستی بلائی برای جنبش سبز

محسن کدیور در مقاله اخیر خود با عنوان «خارج کردن مجاهدین خلق از لیست سازمانهای تروریستی بلائی برای جنبش سبز» با یاری احمد صدری می نویسد : خارج کردن مجاهدین خلق از لیست سازمانهای تروریستی بلائی برای جنبش سبز ، تصمیمی که می‌تواند یک حرکت دموکراتیک ملی را متوقف یا حمایت کند.
انتخاب دشوار هیلاری کلینتون در قبال ایران: وزارت خارجه امریکا با تصمیمی سرنوشت ساز مواجه است، تصمیمی که می تواند یک حرکت دموکراتیک ملی را متوقف یا حمایت کند.
در حالیکه مردم تونس و مصر درگیر تلاش جریان تحولات سیاسی خود هستند، حکومت ایران بطور روز افزونی خود را از واقعیتهای مردم معترض خود جدا کرده است. هرچه بیشتر دولت ایران از پاسخ به خواسته های مردم سرباز زند از عمر خود بیشتر کاسته است. در این میان گروهی در میان ایرانیان خارج از کشور سعی کرده اند که کرسی رهبری جنبش دموکراسی خواهی مردم را به خود اختصاص دهند و این موجب نگرانی رهبران جنبش سبز شده است. میر حسین موسوی در آخرین بیانیه ای که قبل از حصر خانگی صادر کرده است در مورد "موج سوارانی" که می خواهند از نمد این جنبش کلاهی برای خود بسازند هشدار داده است. نمونه کامل چنین گروهی "سازمان مجاهدین خلق ایران" است که توسط دولت آمریکا بعنوان یک سازمان تروریستی شناخته شده است.
سازمان مجاهدین خلق فاقد پایگاه سیاسی و یا حمایت مردمی قابل اعتنا در داخل ایران است، چرا که سالها در عراق از حمایت صدام حسین بهره مند بود. این گروه آخرین بارقه های احترام را در حالی از دست داد که در سالهای پسین جنگ ایران و عراق (1367-1359) بنفع نیروهای دشمن وارد جنگ شدند. از اینروست که شایسته است سیاستمداران آمریکا لاف لابی گردانان مجاهدین را در مورد محبوبیت این گروه در ایران را به گوش تردید بشنوند.
طرفه اینکه بعد از سقوط صدام حسین در سال 1382 مجاهدین کاملاً به اجرای ناهماهنگ قوانین موجود آمریکا در مورد سازمانهای تروریستی خارجی تکیه کرده و امید بسته اند. پادگان نظامی مجاهدین در عراق در عمل بعنوان محلی برای "افراد تحت مراقبت" تلقی شده و فعالیتهای آنها در کنگره آمریکا بدون هرگونه مانعی ادامه یافته است. متصور نیست که سایر سازمانهائی که در لیست سازمانهای تروریستی بیگانه از قبیل القاعده قرار دارند بتوانند به کریدور های نظامی و قوه های مقننه و اجرائیه آمریکا چنین دستیابی داشته باشند.
بسیاری از پژوهشگران و فعالان حقوق بشر (از قبیل سازمان دیده بان حقوق بشر) مجاهدین خلق را سازمانی غیردموکراتیک و فرقه گونه بشمار آورده اند که کردارشان در تناقض با گفتمان ایشان در مورد طرفداری آنها از فرایند دموکراتیک قرار دارد.  مهمتر اینکه فعالیتهای مجاهدین خلق در واشنگتن می تواند موجب زیان غیر قابل جبرانی به اپوزیسیون در ایران وارد کند. وقتی حرکتهای مردمی بعد از انتخابات سال 1388 در ایران شروع شد مجاهدین خلق سعی کردند که به خیزش مردمی بپیوندند. دولت احمدی نژاد نیز فوراً جنبش سبز را به مجاهدین خلق وصل کرد تا از این طریق جنبش دموکراسی خواهی مردم را بدنام کند.
رهبران اپوزیسیون مانند میر حسین موسوی و زهرا رهنورد و مهدی کروبی بلافاصله عکس العمل نشان دادند. زهرا زهنورد به تندی گفت: "جنبش سبز مردمی، زنده و پویاست و دیوار بین خود و مجاهدین را حفظ میکند." رهبران اپوزیسیون در ایران دلایل خوبی برای ساختن و حفظ این دیوار دارند. آنها مجاهدین خلق را سازمانی تلقی میکنند که میخواهد از تنش بین ایران و آمریکا استفاده کند تا خود را از لیست تروریستها خارج نموده به این وسیله منابع مالی آمریکا را به خود تخصیص داده از این طریق به نسخه ایرانی سازمان "کنگره ملی عراق" احمد چلبی تبدیل شود.
در حالیکه سیاستمداران واشنگتن سعی در اعمال فشار بر همتایان تهرانی خود در مسائل هسته ای را دارند باید از اقداماتی که موجب صدمه به اعتماد و دوستی دراز مدت بین مردم دو کشور خواهند شد دوری جویند. بیرون آوردن مجاهدین خلق از لیست سازمانهای تروریستی در این بزنگاه راست افراطی ایران را در سرکوب مردم تشجیع و نهضت سبز را به برچسب سازمان مورد تنفر تروریستی مجاهدین حلق ملوث و در نهایت تضعیف خواهد نمود. بعلاوه حمایت از مجاهدین خلق شبح یک سازمان مخالف و تهدید کننده مقرر در خارج کشور را به دولت ایران اهدا میکند تا از آن در راه التیام شکافهای درونی و جمع کردن مردم بدور پرچم ملی و تسهیل سرکوب مخالفان استفاده کند.
حتی دولت جرج بوش با همه اشتباهاتش در خاور میانه – و حتی در اوج سیاست خارجی تجاوزگرانه آن – می دانست که خارج کردن مجاهدین خلق از لیست تروریستی حرکت خطرناکی بر صفحه شطرنج سیاست خارجی آمریکا خواهد بود. چنین حرکتی موجب از میان رفتن قدرت نرم آمریکا در ایران گشته پیشرفت دموکراتیک این کشور را دچار وقفه می کرد و به تحکیم استبداد در ایران کمک می نمود. مردم ایران چنین حسابگریهای غیر اخلاقی را نه فراموش می کنند و نه می بخشند. خاطرات تلخ سیاستهای آمریکا در قبال شاه و مصدق هنوز فضای روابط ایران و آمریکا را زهرآگین می کنند. ما به دولت آمریکا هشدار می دهیم که از ارتکاب این اشتباه فاحش در شرایطی که حرکت مردمسالارانه مردم ایران در خطر است خودداری کند.
سایت "خورشید نشان" در واکنش به مقاله اخیر محسن کدیور در نقدی با عنوان «چوب تکفیر کدیورها بر سر ناخودیان» آورده است : جناب محسن کدیور در مقاله‌ای ابراز نگرانی کرده بودند از خارج شدن سازمان مجاهدین خلق از فهرست تروریستی  دولت آمریکا که به زعم ایشون حرکت مردم سالاری مردم ایران رو به خطر می‌‌اندازد. کدیور و یارانش هنوز به قدرت نرسیده چوبخط برداشتند و حکم میدهند و اگر مصلحتی بیاندیشند شعار نه غزه، نه لبنان ملت را وارونه میسازند؛ در دامن رهبر حتی لکه‌ای خاکستری از دزدی و خیانت نمی‌‌یابند و زمانی‌ که مردم مرگ اصل ولیت فقیه را طلب میکنند ندای اصلاح نظام مقدس!  جمهوری اسلامی سر می‌‌دهند. خمینی هم پیش از سلطنت خود چنین بی‌ محابا هر گروه مخالف شاه را نکوبید و از سر تقیه هم شده بود، همه را دور خود نگاه داشت ولی‌ اینان هنوز به قدرتی‌ هم نرسیده  صف خود را از غیر خودیان جدا کردند که وای به زمانی‌ که بر مسندی نشینند. کوچکترین علاقه و وابستگی به سازمان مجاهدین ندارم ولی‌ می‌‌اندیشم  امثال کدیور‌ها در فردا روزی حکم تکفیر به هر غیر خودی‌شان خواهند زد. جدا ازاین بحث، امیدوارم که روزی هم در کشورمان روحانیون به جای اصلی‌ خود که همان حوزه و مسجد است بازگردند و سودای سیاست و حکومت را از سر بیرون کنند که این روزگار مقتضای تعاریفی چون مردم سالاری دینی هم نیست.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر